سبد خرید 0

وبلاگ

هفت دلیل عمده شکست وناکامی

 

شاید برای شما جالب باشد چرا که ما عصر روشنی ها واژه ای به نام شکست نداریم  .بلکه به جای آن از تجربه یادگیری استفاده می کنیم . ما برای اینکه در این مقاله زبان مشترکی با هم داشته باشیم هم چنان از شکست وناکامی استفاده می کنیم اما یادتان باشد هر جا شکست دیدید منظور ما همان تجربه یادگیری است.

قطعاً در مسیر موفقیت با شکست وناکامی رو به رو می شوید.

 

اگر علاقه مندید تا با آگاهی با  شکست ها  وناکامی های مسیر خود مواجه شوید بهترین گزینه برای شما مطالعه این مقاله است .

یک )نداشتن هدف مشخص در زندگی

مهم ترین عامل ناکامی بسیاری از افراد نا آگاهی از مقصد است .

طبق تحقیقی که نیم قرن پیش در دانشگاه ییل آمریکا انجام شده است از هر صد نفر نود وهفت نفر هدف مشخصی در زندگی ندارند .

البته به لطف آموزش هایی که در سراسر دنیا صورت گرفته شاید این آمار تغییر کرده باشد ولی به تبع هنوز هم انسان های بی شماری نیاز به آگاهی از اهدافشان دارند.

زندگی یک مسیر است که اگراز مقصد خود آگاهی نداشته باشید یا به عبارت دقیق تر اگر  ندانید به کجا قرار است برسید؛ درنتیجه هیچ اقدامی

نمی کنید .

پس هر زمان احساس شکست وناکامی کردید کافی است هدف های خود را بازنگری کنید شاید بین تعداد انبوهی هدف، هدف اصلی تان گم شده است .

وچون مقصد را نمی شناسید در نتیجه احساس ناکامی وشکست می کنید.

دو)نداشتن اشتیاق برای پیشرفت وترقی

خیلی از افراد با اینکه از زندگی فعلی خود احساس رضایت مندی کامل ندارند اما اشتیاق وشوری هم برای تغییر زندگی خود احساس نمی کنند.

یادتان باشد انگیزه ومیل واشتیاق مثل هر امر دیگری در مغز ما بلا فاصله کم رنگ می شود تا انرژ ی موجود در مغز حفظ شود .

یک سؤال آیا شما سالی یکبار حمام می روید؟

قطعاً جواب منفی است همان طور که جسم شما برای پاکیزه و شاداب ماندن حداقل به سه یا چهار مرتبه در هفته به حمام نیاز دارد ذهن نیز بین حجم زیاد ی داده واطلاعات به دوش گرفتن های متوالی نیاز دارد.

انگیزه واشتیاق مثل استحمام است اگر دو روز رهایش کنی آن هم عقب نشینی می کند ومحو می شود .

پس باید دائماً در خود میل واشتیاق ایجاد کنید با مرور هر روزه اهدافتان با مرور و بررسی اهرم رنج ولذت که برای هدفتان ضروری است می توانید اشتیاق خود را حفظ نمایید .

برای آگاهی از اهرم رنج ولذت می توانید مقاله ی اهرم رنج ولذت کلیدی برای حفظ انگیزه را مطالعه نمایید

 

سه)نداشتن نظم وترتیب

نظم وترتیب در زندگی  ناشی از کنترل خویشتن است .

یکی از سخت ترین ودر عین حال مفید ترین کارهای هر فردی برای

زندگی اش  کنترل خویشتن است. برای کنترل شرایط لازم است خود راکنترل کنید تسلط بر خویشتن دشوارترین کاری است که هر کس می تواند انجام دهد .

کافی است در برابر آینه تمام قدی بایستید در آن لحظه شما بهترین دوست وسخت ترین دشمن خود راخواهید دید .

انسانی به خواسته هایش خواهد رسید که در لحظه لحظه زندگی اش نظم وترتیب را جاری کرده باشد.درغیر این صورت در مسیر با شکست وناکامی مواجه می شود.

چهار)تنبلی ومسامحه

مسامحه وامروز وفردا کردن ها یکی از علل مهم شکست وناکامی است .

در انتظار رسیدن زمان مناسب هستیم ؛تا لاغر شویم تا کسب و کار خودمان را راه بیندازیم. به آن زمان مناسب (جزیره ی یک روزی) گفته می شودکه اغلب هم هیچ گاه نمی رسد .یادتان باشد که زمان مناسب هیچ گاه نخواهد رسید صبر نکنید ومنتظر نمانید بلکه از همین جایی که هستید شروع کنید از ابزاری که در اختیار دارید استفاده نمایید وهمین حالا دست به کار شوید .

پنج)نداشتن مداومت وپشتکار

اغلب ما آغاز گرهای  خوبی هستیم اما تمام کننده های خوبی نیستیم بسیاری از افراد با مشاهده نخستین نشانه های شکست دست از کار می کشند .

پشتکار ومداومت شکست وناکامی را به کل محو می کند.

هر زمان که احساس کردید مداومت واستمرار در کار را از دست داده اید بار دیگر به بازبینی اهداف خود مراجعه کنید.

اگر هدف خود را درست انتخاب کرده باشید ودر کنار آن چرایی اش را نیز نوشته باشید این که چرا رسیدن به آن هدف برایتان مهم است قطعاً مداومت در کار دوباره از راه می رسد وشما محکم تر از گذشته دست به کار خواهید شد.

شش)احتیاط بیش از اندازه وهراس های شش گانه

 

زندگی پر است از فرصت های مناسب کسی که به دلیل احتیاط بیش از اندازه دست به کار نمی شود به اجبار پس مانده ها  وباقی مانده های دیگران نصیبش می گردد.

درست است که ا ز قدیم بارها وبارها شنیده ایم که احتیاط شرط عقل است اما

احتیاط بیش از حد نیز مانع از حرکت ما میگردد.

خداوند که بزرگترین آفریدگار هستی است  در وجود حیوانات وانسان ها دستگاهی قرار داده که چه بخواهیم وچه نخواهیم سبب می شود تا ما با احتیاط اقدام کنیم .آن دستگاه که قرار است بقای ما را حفظ کند ترس است .

ترس یک طیف است یک سر آن بسیار زیاد وفلج کننده است ویک سوی آن ترس کم که موجب بی احتیاطی می گردد.

بهترین حالت این است که حد متوسط از ترس در ما وجود داشته باشد .

پرنده ای را تصور کنید که سیستم ترس را ندارد بلافاصله به دنبال غذا از لانه خارج می گردد وچون ترسی ندارد غذای خود را نزدیک شکارچی اش می یابد با نزدیک شدن به غذایش به شکارچی اش هم نزدیک می شود و نهایتاً خورده می شود.حال  پرنده ای دیگر را تصور کنید که سیستم ترسش بسیار قوی است از شدت ترس جرأت نمی کند از لانه خارج گردد از این رو گرسنه می ماند واز گرسنگی از بین می رود.

در وجود هر یک از ما شش نوع هراس وجود دارد

1.ترس از بیماری

2.ترس از فقر

 3.ترس از ازدست دادن عشق ومحبت دیگران

4.ترس از انتقاد

 5 .ترس از سال های کهولت

 6.ترس از مرگ

این شش ترس هم اگر به اندازه ی متوسطی در وجود ما باشد کافی است اما اگر افراطی شوند باعث می شوند ما هیچ اقدامی نکنیم .

برای مثال کسی که از از دست دادن عشق ومحبت دیگران اقدامی برای دوست یابی یا ازدواج نمی کند از ترس اینکه یک روز همسر یا دوستش اورا رها کند کلاً از دوستی وازدواج کناره می گیرد وتا ابد تنها می ماند.

هفت )فعالیت های غیر متمرکز

همه کاره وهیچ کاره این افراد دائماً از شاخه ای به شاخه دیگر می پرند در همه ی زمینه ها سررشته دارند ولی تخصص نه .

برای موفقیت باید همه ی تلاش خود را روی یک هدف قطعی متمرکز کنید

این راز بزرگ موفق ترین افراد است.

 

 

 

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید

keyboard_arrow_up